روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روز شماری

سلام

صحبتون بهاری

واقعا که هوا بهاری و بینظیر شده

از این هوای خوب حسابی استفاده کنید



1- کارهای دفترم خیلی خیلی کم شده

اوقات بیشتری را صرف تقویم ها و عکس و فیلم های خانوادگی کردم

یک عالمه کتاب خوندم و خلاصه نویسی کردم

یک سری کتاب خوانی هم با آقای دکتر داریم که اون را خیلی خیلی دوست دارم

از امروز هم که کتاب هزار خورشید تابان را شروع میکنم




2- صبح ها مغز بادوم را میرسونم به مهدکودکش

و عاشق اون انرژی خوب و روشن صبحگاهیش هستم


3- یک سری باکس های کوچولو برای هدیه های عیدی درست کردم

که امروز باید تکمیلشون کنم


4- امروز روی میزم گل ندارم و انگاریک چیزی کمه

انگار هی دنبال یه چیزی میگردم


5- دیروز با دستگاه خراب شده بود...

الکی حرص نخوردم

زنگ زدم آقای تعمیرکار و خیلی ریلکس منتظرش شدم


6- دیروز رفتم عیادت خانم همسایه

به تنهایی

یه خانم هم سن و سال مادرم...

با اینکه من تو برقراری روابط خیلی قوی هستم و برام خیلی ساده هست

اما خیلی به سختی این عیادت را رفتم... نمیدونم شاید دارم پیر میشم


7- شما هم مثل من خرید کردن از فروشنده زن براتون راحت تره؟ اما معتقدین که آقایون فروشنده های بهتری هستند؟



نظرات 1 + ارسال نظر
رسیدن یکشنبه 20 اسفند 1396 ساعت 11:37

خسته نباشی عزیزم. خدا قوت . گل خیلی حس خوبی میده .
منم از فروشنده زن راحترم که خرید کنم . خیییلی راحتر میتونم انتخاب کنم یا پرو کنم


پس هممون مثل هم هستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد