روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

آذر ...

سلام

روزتون بخیر

آذرتون پر از اتفاقای قشنگ و شیرین و خاطره انگیز


یه دوست دارم از دوران راهنمایی ... اسمش آذر

یهو یادش افتادم

البته ازش بیخبر نیستم... دوتا هم بچه داره...


آقای دکتر زنگ میزنه بهم ... هنوز چشمام باز نشده

میگه : همیشه ت بخیر عزیزترینم...

و این میشه حال خوب امروز....


دارم قمیشی گوش میدم : میگه تا خدا هست زندگی هست...

و این میشه حال خوب امروز....


مامانم برام شکلاتای میوه ای خیلی خوشگلی خریدن و ریختن داخل کاسه اناری...

و چشمک خوشگل شکلاتا میشه حال خوب امروز...


خدا را سپاس...
نظرات 3 + ارسال نظر
مصحح چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت 13:46 https://pbs.twimg.com/media/CfYB2cPUMAE4sDd.jpg

در مورد تیتر پست بعدیت:
نوشتی:
"یک پست اختصاصی برای حرف زدن با خانم سلام ... دوستای عزیزم این پست ماله حرفای خصوصی خانم سلام هست ..."

"ماله" غلطه، باید بنویسی:
"این پست مال حرفای خصوصی خانم سلام هست "

چقدر خوب هست که یک مصحح داریم
ممنون
یک دنیا سپاس

دخترشیرازی چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت 13:49

حال دلت و جسمت همیشه خوب باشه خانم گل

به همچنین دختر گل
خیلی کم پیدایی
خوب هستی
آقای عشق خوبن؟

دخترشیرازی چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت 13:50

پستای قبلتو خوندم عزیز
مغز بادوم بهتره؟

ممنون که خوندی
بله امروز دیگه رفته پیش دبستانیش را ...
بچه ها را که میدونی یک روز تب دارن یک روز سالمن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد