روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

ترس های همیشگی

سلام

صبحتون پر از زیبایی های بینظیر

صبحانه خوردین؟

خوشگل و فانتری؟

ساده و معمولی؟

من نان و پنیر و گوجه... چای و دارچین...

اول صبح پدر را بردم دندانپزشکی و دندان عقلشون را کشیدن...

فهمیدم حتی برای کشیدن دندان پدر هم من اندازه خودم درد میکشم و همون اندازه هم میترسم...

اینقدر دندونهام را روی هم فشار دادم و دستم را محکم مشت کردم که هم دندونام درد میکنه و هم کف دستم از ناخنم زخمی شده...

خدا به همه پدر و مادرها سلامتی بده



پ ن 1: دوست داشتن انرژی بخشه- از هر مدلی که باشه

پ ن 2: انار

پ ن 3: این روزها تنها چیزی که خیلی خوب پیش میره ، بافتنی ای هست که دارم برای مغز بادوم میبافم

پ ن 4 : روزگارم بد نیست

نظرات 8 + ارسال نظر
هفت دقیقه سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 10:03 http://7min.blogsky.com

عزییییزممممم
میدونی تیلو من اخلاقم از بچگی همین شکلی بوده ، هر وقت از کسی فرار میکردم دنبالم میومده حالا فعلا این روند رو در پیش گرفتم تا ببینم چی میشه .
فک میکنم منظورم از کم محلی رو بد متوجه شدن همه ، فقط آویزونش نیستم هی بگم عشقم کجایی و چرا نیستی کی میای پیشم و از این چیزا ، وگرنه عشق سر جاشه

هورا به عشق
آفرین که بلدی عاشقی کنی

ساناز سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 10:36 http://sanaz2020.blogsky.com

سلام خانم. خوبه که باز مینویسی.
تا وقتی برای هر مشکلی راه حلی هست ترس معنا نداره.

سلام عزیزم
گاهی گره ها سخت باز میشن... برای گره های کور زندگی همدیگه دعا کنیم
ممنونم که اینهمه دوست خوبی هستی

پریسا سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 12:39

خوبم تیلویی تو چطوری عزیزم؟
منتظر چیزی هستم تا آخر هفته جواب میگیرم دعا کن دلخواهم باشه.
انشاالله که سایه پدر و مادرعزیزت مستدام باشه خانم گل.
دختر که باشی با کوچکترین درد و ناراحتی پدر و مادر دور از جونت میمیری. این خصلته دختره

خدا را شکر که خوبی
انشاله بهترین چیزها برات رقم بخوره
انشاله که خداوند همه پدر و مادرها را سلامت نگاه داره
اخ اخ گفتی... دختر بودن سخته

هفت دقیقه سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 12:59 http://7min.blogsky.com

تیلو رفتی دکتر ؟

نه نرفتم
ولی انگار الکی الکی رو به بهبودم

Nahid سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 13:26 http://rooznegareman.blogsky.com

منکه با دخترک صبحانه هرروزی نان و پنیر و گرد خوردیم. آآآقا هم دیشب نان بربری برامون آوردن ولی رفتن خونه مامانشون و باهامون نبودن.
ایشالا خدا سایه ی همه پدرا رو سالم و شاد، برسر فرزندانشون حفظ کنه خصوصاً پدر گل خودم و خودت و دخترکم
ایشالا به زودی زود یکدفعه خدا سورپریزت کنه و همه کارات جور بشه و همه دلتنگیات تبدیل به دلخوشی بشن گلم.

بخاطر دختری هم که شده صبحانه را متنوعش کن
انشاله که همه پدر و مادرها در سلامت باشن
چقدر دعات قشنگ بود... مثل همیشه... ممنونم

دل آرام سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 13:47

سلام
تو دل مهربونی داری تیلو. مواظب خودت باش مهذبوم

سلام به روی ماهت
تو عاقل ترین مامان دنیایی

صحرا سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 16:46

الان که کامنت رو میذارم ۷ صفحه و من هنوز صبونه نخوردم. اما میخوام فانتزی بخورم
فکر کنم تو ذهنت درد دندون کشیدن رو خیلی بزرگ کردی وگرنه بعد بی حسی اونقدرام سخت نیس

چه اختلاف زمانی زیادی.... نوش جونت همه فانتزیهات
کلا از دندونپزشکی بدم میاد و ترس دارم

khanom Dr جمعه 19 آبان 1396 ساعت 19:53 http://zendegi96@blogsky.com

mn ham baftani mikham....chera hamash maghze badoum? beram.hasoudi konam? beram motad sham? goushim oftad zamin naboud shod

سلام خانم دکتر
حسودی بهت نمیاد
الکی حسودی نکن
گوشی هم فدای سرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد