روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

تمرین

سلام

لحظاتتون شیرین

داشتم با خودم فکر میکردم... گفتم بیام اینجا با هم فکر کنیم


صبح یکی از مشتریها زنگ زد و سر یک موضوع خیلی ساده که با چند کلمه حرف ساده حل میشد بی خود و بیجهت اعصاب منو خراب کرد

خب من داشتم به شدت عصبانی میشدم

یه لحظه به خودم مسلط شدم ...

بهش گفتم میشه چند دقیقه دیگه باهاتون تماس بگیرم

بعدم رفتم یه لیوان آب خوردم

یه شکلات برای خودم باز کردم

فایلهایی که اون خانم داشت میگفت را باز کردم و دیدم با چند تا پرینت ساده همه کار حل میشه

درسته من اشتباه کرده بودم... اما مقصر اصلی اون خانم بود

حالا چه اهمیتی داشت کی اشتباه کرده ... کی مقصره؟ مهم این بود که کار درست بشه

بدون تلفن به اون خانم کار را درست کردم و پرینتها را گرفتم و یک پیک خبر کردم

بعد از چهل دقیقه که مطمئن بودم کار به دست اون خانم رسیده زنگ زدم...

خیلی آروم بهش گفتم که الان مشکلش حل شده ؟؟

و کل ماجرا تمام شد....



پس از این بعد تمرین کنیم وقتی خیلی عصبانی و بداخلاقیم با هیچکس حرف نزنیم

به خودمون مسلط بشیم و بعد کل ماجرا را مدیریت کنیم




پ ن 1 : چند روز پیش هم یک جایی توی صف ایستاده بودم یک نفر با گستاخی تمام اومد و با چند تا حرف مسخره خودش را جلوی من قرار داد... منم به جای عصبانی شدن و حرص خوردن و حرف زدن.... چشمام را بستم و چند تا نفس عمیق کشیدم و هندزفری را تو گوشم جابجا کردم... نهایتا این 5 دقیقه هیچ تغییری در روند روز من نداشت...پس آروم موندم


پ ن 2 : سعی  میکنم تیلوتیلو باشم... اما بی خوابی های پی در پی و روزهای خیلی شلوغ داره منو از پا در میاره


پ ن 3 : خواهر همچنان خانه ماست


پ ن 4 : مستر هورس با اومدنش هزار بار منو به فکر فرو میبره....


پ ن 5: چشم هام را بستم...


پ ن 6 : تک تک کامنتای محبت آمیزتون را خوندم... اما هنوز انرژی کافی ندارم...

نظرات 4 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 15:04

آفرین
چه کار خوبی کردی. تو فوق العاده ای


تشویقت آدم را دلگرم میکنه

صحرا سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 17:04

چه خوب مدیریت کردی خشمتو. آفرین
مستر هورس کیه

مستر هورس را یادت نیست؟
همون عاشق سینه چاک قدیمی...

سعید سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 19:26 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام بر دختر عموی مهربانم
خوبی؟
من چند ساله دارم رو کنترل عصبانیتم کار می کنم خداروشکر به نتیجه ی خوبی هم رسیدم
من وقتی حرف زور میشنوم خیلی عصبانی میشم اصلا حالم خیلی بد میشه اما چند وقته دارم رو همین قضیه هم کار می کنم که همون جا هم عصبانیتمو کنترل کنم
اما کسی که حق آدمو ضایع میکنه به نظر من حتما باید بهش اعتراض کرد حتی اگه موفق به گرفتن حق نشی یا اصلا ببخشی حقتو البته بدون عصبانیت
همیشه مهم اون 5 دقیقه نیس اگه به این جور آدما اعتراض نکنی گستاخ تر میشن و همه جا قلدری می کنن و با خودشون فکر می کنن طرفشون عرضه نداره یا ازشون می ترسه و این خیلی بده
راستی وقتی جواب کامنت منو میدی خیلی خوشحال میشم اما برای من مهمتر اینه که کامنتمو میخونی

سلام بر پسر عموی خودم
خیلی خوبه تمرین کنیم و اخلاقهای بد و صفات بد را از خودمون دور کنیم
من با جواب دادن به کامنتهای شما لبریز حس های خوب میشم
با خودنش که دیگه نگووووووووو

mahee سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 21:28

مشهد که بودم برای خواهرت خیلی دعا کردم. ای کاش گشایشی حاصل بشه و خیر باشه

ممنونم
مرسی ماهی جون
امیدوارم دعاهای قشنگت مستجاب باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد