روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

نسیم خنک

سلام

صبحتان پر از لبخندهای شاد

خوب هستین؟

امروز صبح وقتی از حمام اومدم بیرون احساس کردم دیگه تابستان رمقی نداره... چون نسیم خنکی که از پنجره میوزید یه لحظه لرز به تنم انداخت... بله تابستان دیگه نایی نداره...

این روزها انگار روحم کمی مست تر از همیشه شده

همش دلم آهنگ و موسیقی میخواد

همش دلم شعرهای قشنگ میخواد

همش دلم از این انگورهای مست میخواد...

انگورهایی که آفتاب نوشیدند و شراب شدند

دلم پیراهن های گلدار نخی میخواد ...

دلم میخواد بیشتر تو خونه باشم

دلم میخواد با گلهای روی قالی حرف بزنم و پیراهن بلند و خنک بپوشم و با آهنگ قر بدم و با عطر ادویه ها بازی کنم...


اما همه این رویاها را میزارم پشت در و بسم اله میگم و میام دفتر

خیلی خیلی شلوغم و پر از مسئولیت و قول و وعده

باید روی ثانیه های این روزها هم برنامه ریزی کنم

پس رنگ و بو و مزه ها را میزارم برای اونایی که اونقدر خوشبختن که همیشه برای خودشون ... برای دلشون وقت دارن


خوشبختی های من شکلش فرق داره

میدونم خوشبختی های هرکسی شکل مخصوص به خودش را داره

خوشبختی شما چه شکلیه؟

نظرات 8 + ارسال نظر
قندک یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 09:20

سلام.الهی که همیشه همینطور شاد و سرحال و فعال باشی.درود


متشکرم
اصلا دیدن اسمت حال آدم را شیرین میکنه

7min یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 09:57 http://7min.blogsky.com

من که نمیخواستم حرص بخورم اما چون ادم استرسی ای هستم دچارش میشم .
ایشالا که همیشه روزات شیرین باشن

تمرین کن خانم دکتر
حرص نخور
شما حالا حالاها به این معده و روده و اعصاب نیاز داری

امیر یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 10:42

با سلام
هر چیزی یه مقدمه داره و یه متن و یه نتیجه . ابتدای فصل تابستان با گرمای کمتر شروع می شود و در مرداد به اوج می رسد و در شهریور یواش یواش از شدت آن کاسته می شود اینک زمان نتیجه گیری از فصل تابستان است . و چون طبیعت در حال دگر دیسی و تغییر فصل و کاسته شدن از اوج گرما است روح و جسم تو هم شادمان از تغییر طبیعت خواهان رقص و پایکوبی است و روح تشنه طالب آهنگ و موسیقی است .

خوشبختی ؟ راستی خوشبختی چه طعم و مزه ای دارد
میگن مرد فقیری به درگاه خدا گله و شکایت می کرد که خدایا چرا چشم بچه ام لوچ و دو بین است وزیر شاه که این حرفای مرد را شنید گفت مردک چشم بچه من هم لوچ و دو بین است ولی من شکایت و گله ای ندارم .
مرد فقیر گفت باید هم نداشته باشی چون بچه تو خوشبختی ها را دوتا می بیند و بچه من بدبختی ها را ...

اگر طعم خوشبختی را مزه کردید به من هم بگویید.

سلام
امیدوارم یاد بگیریم خوشبختی هامون را ببینیم
شما هم بیا از خوشبختی های خودت بگو

قندک یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 10:59

ممنونم .شما با بزرگواریات همیشه منو شرمنده می کنی.خیلی مخلصیم و ارادتمند نیلوی عزیز و مهربان

شما عموزاده ی شیرین منی

اناهیتا یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 12:48 http://khaterateman1369.blogsky.com/

وای تیلو من خیلی دوست داشتم تو خونه بمونم امروز گفتی انگار حرف دلم بود با اکره لباس پوشیدم اومدم بیرون

چه دل به دل راه داره به خدا
میبینی آنی جون

شیرین یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 13:29 http://khateraha95.blogfa.com/

من اینقدر کار دارم وقت نکردم ببینم خوشبختیم چه شکلیه ولی احتمالا شبیه ژله چند رنگ خوشمزس والا

هورا به این خوشبختی شیرین رنگی رنگی

سعید یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 18:12 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عموی گلمممممم
خوبی؟
از تو چه پنهون منم چند روزه دارم بوی پاییز رو حس می کنم
دختر عمو من عاااااااششششششششق پاییزم
ای حس های جدید تو هم نشونه ی اینه که روحت داره به استقبال پاییز میره
قدر این احساساتتو بدون

سلام بر پسرعموی خودم
خوبم
شما خوبی؟
منم عاشق فصل هام
هرکدام را بی نهایت دوست دارم
و واقعا به استقبالشون میرم

سعید یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 19:42 http://www.zowragh.blogfa.com

راستی شاعر می فرماید
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است

بلللههههههه

نه بابا
به این زودی خزان زده نکنید اینجا را
هنوز کلی از تابستان مونده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد