روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

تاخیر منو ببخشید

سلام

روزتون عسل

خوبین؟


پنجشنبه خوبی داشتیم با مغزبادوم خانم... آرایشگاه ... بعدشم براش گوشواره و گلهای ریز برای موهاش خریدیم... هدیه تولد بابا را خریدیم... بستنی خوردیم و خندیدیم


جمعه ی خوبی هم داشتیم... پارک و خونه مامان بزرگ... شیرینی تر خریدیم و رفتیم عیادت مریض... بعدم پای سیب خریدیم و اومدیم خونه... طبقه ی خودم را تمیز کاری کردم و عصر با بابا و مامان و مغزبادوم... چهار نفری رفتیم به سمت ناژوان... یک کم آب کف رودخانه بود... آب بازی کردیم و بعدش هم رفتیم پیتزا خورون... 


شنبه هم همه به اصرار مغزبادوم خانم برای ناهار جمع شدیم خونه مغزبادوم خانم اینا.... تا عصر گفتیم و خندیدیم و شطینت کردیم


این میشه یک طرف ماجرا که خیلی شاد و مفرح و شیرینیه

اما زندگی هیچ وقت یک رو نداره... همیشه عین یک سکه دو رو داره...

زندگی کلا دورو هست ، باید مراقب این دورویی ها و نامهربونی هاش باشیم


اون روی اون روزها را نمیخوام تعریف کنم

همین بس که بهتون بگم حداقل به اندازه چهار پنج ساعت گریه کردم تو این چند روز

همین بس که بهتون بگم اینقدر غصه خوردم که از درون احساس بیماری کردم

همین بس که بهتون بگم غصه های روحی به جسمم فشار بی نهایتی آورد و چندین ساعت درگیر این ماجرای دردهای جسمانی شدم


اما تیلوتیلو فقط روی شاد زندگی را جدی میگیره... به خاطر میسپاره و ازش لذت میبره

بقیه اش را میسپاریم به فراموشی....




پ ن 1 : وضعیت بابای دوستم خیلی بغرنجه... دعاهای خیرتون را ازشون دریغ نکنید

پ ن 2 : وضعیت زندگی یکی ازخواهرام خیلی بغرنجه... دعاش کنید

پ ن 3 : من همیشه در تلاش برای رسیدن به روزهای بهترم

پ ن 4 : امروز باید خیلی پست های کوچولو کوچولو با موضوعات ضد و نقیض براتون بنویسم ... پیشاپیش عذرمیخوام

نظرات 4 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 10:31 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دختر عمو جانم
نبینم غمگین باشی
الان میام واسه ت پیرهن صورتی رو می خونم دلت شاد بشه

سلام
پسرعموجان من که اولش از شادیها نوشتم... شادم .. نگران نباش
تازه با این آهنگ و بلوز شما باید همیشه شاد بود

قندک میرزا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 11:01

سلام و درود فراوان بر تیلوی عزیز. همین احساس خوب و عالی تیلو ی ما اونو منحصر به فردش کرده. آفرین بر روحیه عالی تیلو. آفرین

سلام و درود بر این عموزاده ی شیرین خودم
خوبی؟
شما به من لطف دارین

اناهیتا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 12:10 http://khaterateman1369.blogsky.com/

تیلو پدر دوستت همون که توکما بود؟
ببین دلم گرفت گفتی گریه کردم دوستم
وای تخم مرغ با گوجه گیلاسی دلم خواست

اوهوم
همچنان در کما هستند
ببخشید ناراحتت کردم
قارچ هم بزن عالی میشه

صحرا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 15:50

من دوست دارم از شادیها و دلخوشی ها و حال و هوای خوبت بخونم اما گندم اگه اینجا سفره ی دلتو باز نکنی تا یکم سبک بشی جای دیگه ای هست باز کنی؟ اگه هست که خدا رو شکر و اگر نه بدون همونقدر که شنوای حال خوبت هستیم تو احوال بدت هم همراهتیم. من یکی وبلاگ می نویسم که از نگفته ها بگم برای کسانی که نمی شناسم اما میدونم می شنوند.

جای دیگه ای ندارم برای نوشتن حرفها که بهترین روش برای فرار از انرژی منفی هست... اما یک دوست خوب دارم که به حرفام گوش میده
مرسی که حواست بهم هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد