روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

رویا بود یا واقعیت؟؟؟؟

سلام

روزتون زیبا


قرار عاشقانه جور شد

قرار عاشقانه ی خیلی عاشقانه


بی هوا زنگ زد و گفت که داره میاد

باورش آسون نبود

وسط اینهمه کار

تا نیم ساعت قبلش داخل جلسه بود

ساعتهام رویایی شد

و یک بار دیگه باز بهتر از همیشه فهمیدم وقتی که خداوند بخواهد، می شود....

خداوند خواست و شد

یک رویایی سالها در سرم بود... آقای دکتر هم ازش خبر داشت... اما رویا بود... یه چیز رویایی که با هم بهش شاخ و برگ میدادیم و میخندیدیم... یعنی خودمون هم به اینکه بتونه واقعیت بشه فکر نمیکردیم... خداوند خواست و شد....

رویام شد عین حقیقت و چقدر رویایی

من هنوز نمیدونم خوابم یا بیدارم؟؟؟؟


اما خوب میدانم شاید به نظر ماها که کم صبر و کم حوصله هستیم، خداوند حواسش به ما نباشه، اما ، یادتون باشه ، خداوند هیچ بنده ای را از یاد نمیبره، فقط به شیوه و صلاحدید خودش...

این رویا حداقل هفت هشت سال قدمت داشت... شاید خودم هم داشت یادم میرفت همچین چیزی میخوام

اما خدا یادش نرفت، زمان مناسبش که فرا رسید، برام رویام را ساخت


تکه های زیادی از پازل کنار هم چیده شد تا رنگ  واقعیت به خودش گرفت رویای چندین و چند ساله ی تیلویی که الان هزاربار خداوند را عاشقتره....





پ ن 1 : لطفا اصلا نپرسین رویات چی بود که با کمال شرمندگی جواب نمیدم

پ ن 2 : کاش اینقدر نقاشی بلد بودم تا رویام را نقاشی کنم

پ ن 3 : زبان قاصرم از شکر اینهمه نعمت عاجزه

پ ن 4 :  وقتی میری تازه دلتنگ تر میشم...

پ ن 5 : یک خودکار کوچولوی خیلی خوشگل توی جیب آقای دکتر بود که الان روی میز منه


نظرات 10 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 10:00

سلام
خوشحالم که خوشحالی تیلوی مهربون.

متشکرم مامان خانوم دوست داشتنی

نازلی سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 10:49 http://www.n-nikan.blogsky.com

وقتی دیدم نوشتی قرار عاشقانه جور شد دیدم به به چه خوش قدمم با اولین کامنت

اما جدا با خوندن اونجا که گفتی رویات محق شده اشک تو چشمم جمع شد
چقدر ذوق تورو کنم دختر
همه روزات پر از تحقق رویاهای ریز و درشتت

هورا
تو بهترین و خوش قدم ترین نازلی دنیایی

تسنیم سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 11:16

سلام عزیزم. دلت همیشه شاد باشه عزیزم. کاش میشد که این رابطه زودتر به وصال ختم میشد. با ارزوی بهترینها

سلام
متشکرم
من راضی هستم به رضای خدا

اناهیتا سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 11:27 http://khaterateman1369.blogsky.com/

هووووووووووورا

هورا
هورا
هورا

امیر سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 11:46

با سلام
وقتی رویا به واقعیت تبدیل میشه باید با آب و تاب و با همه حواشی و شاخ و برگ هایش نوشته بشه و ما اعتراض داریم که اونو نمیگی
بگو
بگو
بگو
بگو
زود باش
یالله بگو
بگو
بگو
حالا که رویا به واقعیت پیوسته باید ولیمه بدی
به شکرانه این نعمت در حد وسع دست نیازمندی را بگیر
در مورد ملاقات هم تا خدا نخاواست جور نشد. این ما نیستیم که قرار و مدار میزاریم وا واسطه ایم و خدا .....

لطفا ما را در شادی هایت شریک کن

علیک سلام
شماها در شادی های من شریک هستید دیگه
گفتم که

بهار شیراز سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 12:27


عشق می کنم با عاشقانه هات...خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای رویای واقعیت یافته ات

از بس خوب و مهربونی
امیدوارم همه رویاهاتون خیلی زود واقعیت پیدا کنه

گیلاس سرخ سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 13:03

خب در مورد رویات نمیپرسم اما میشه حدس بزنم؟

چرا که نه ... شاید از توی این حدسیات رویاهای تازه ای هم سرک بکشن

گیلاس سرخ سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 13:04

مثلا آقای دکتر بیاد خونتون و توی اتاقت ازش پذیرایی کنی؟

صحرا سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 13:49

خدا رو شکر که رویات تحقق پیدا کرده گندم عزیزم

متشکرم عزیزدلم

شاذه چهارشنبه 14 تیر 1396 ساعت 13:34 http://moon30.mihanblog.com

اصلاً باورم نبود که قرار عاشقانه نداشته باشی! چقدر خوشحال شدم!
چه رویای قشنگی! چقدر خوب! خدایا شکرت...

من هیچی از گذشته ات نمی دونم. یه پست بود بنظرم که قبل از این که من برسم یا پاک شد یا رمزی شد. یادم نیست. دوست داشتم آشنایی با آقای دکتر رو بدونم. اگر گفتنی باشه...

یه پست مفصل دوباره میزارم براتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد