روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هرچه خدا بخواهد...

سلام

روزهای قشنگ تیرماهتون پر از اتفاقهای خوب



بابا و مامان رفتن تهران برای کارهای داداش

خیلی تلاش کردیم که یک قرار عاشقانه جور کنیم و نشد

و من یاد گرفتم رضا بدم به رضایت پروردگاری که بهترین ها را برای بنده هاش مقدر میکنه



نبودن مامان تو خونه یعنی اینکه من صبحانه نخوردم و الان در حال خوردن آب یخ و بیسکویت هستم

البته یه لیوان یک بار مصرف پر از گوجه گیلاسی برای خودم برداشتم

تو یخچال دفتر هم میوه و خوردنی دارم

اما دارم فکر میکنم اگه مامان قبل از رفتن ناهار امروز را برام آماده نکرده بودن... احتمالا ناهار هم آب یخ و بیسکویت داشتم....



در همسایگی ما یکی از خانم ها یک مغازه لباس فروشی راه انداخته

با توجه به اینکه چندتا مرکز خرید بزرگ در اطراف ما هست ، مسلما ایشون قدرت رقابت نداره

بعدش تازه ایشون همه چیز را یه مقداری گرون تر از سایر جاها میفروشن

با این حال گاهی یه سری میزنم و با توجه به اینکه قیمت ها دستم هست... اگه چیزی را خیلی تند و تیز قیمت نده یه خرید کوچیک میکنم

اینبار رفتم یه نگاهی به بلوزهای تابستانه و نخی بندازم... چیزی چشمم را نگرفت

یک بلوز را به زور و اصرار بهم گفت بردار... هرچی گفتم اندازه نیست... اصرار کرد که ببر اگه اندازه نبود پس بیار

آوردم خونه و اندازه نبود، به خواهرها و مامان نشون دادم گفتم حالا شاید اونا بخوان

اونا هم نخواستن

بردم .... خانوم فرمودن که پس الان پولت را پس نمیدم تا یه بلوز دیگه برات بیارم

دیروز باز زنگ زده... رفتم .... یه بلوز خیلی بدرنگ (حالا البته این قضیه سلیقه ای هست... شاید به نظر ایشون خوش رنگ بوده... اما من کلا برای تابستان رنگهای روشن و خیلی شاد میپسندم...) بعد میبینم این دقیقا اندازه قبلی هست...

بهش میگم این اندازه همونه

با اصرار میگه نه... ببر... اگه اندازه نبود با من

منم راستش را بخواین یه کم از دستش ناراحت شدم

بلوز قبلی را از رگال در آوردم و انداختم روی بلوز جدید... گفتم بفرمایید ...

بازم پول منو پس نداد

گفت پس یه بلوز دیگه برات میارم

این درحالیه که چهار قدم پایین تر یه مغازه هست که اجناسش دقیقا نصف قیمت این خانوم هست....




پ ن 1 : از خداوند بهترین مقدرات را میخوام 

پ ن 2 : مامان بزرگ دیروز مرخص شدن


نظرات 8 + ارسال نظر
نازلی دوشنبه 12 تیر 1396 ساعت 13:24

سلام تیلو گلم
خداروشکر که مادربزرگ بهترن
در مورد اون خانمه باید بگم بعضیا تو فروش و بازاریابی معکوس عمل میکنن این بنده خدا هم از اون دسته هست که یکبار رفتی دیگه پشت دستت داغ میکنی بری

حیف شد قرار عاشقانه جور نشد .تو قرار میذاری من ذوقش میکنم

اتفاقا منم دیشب داشتم به این فکر میکردم که بیشتر نقض مصرف کننده دارم تو خونه .از تو چه پنهون دلم برای مادرم واسه داشتن چنین دختری سوخت

سلام نازلی جانکم
از اینکه اومدی خوشحال شدم
قرار عاشقانه؟؟؟ امروز خیلی حرف دارما
وای مامان منم با داشتن همچین دختری خیلی گناه دارن

گیلاس سرخ دوشنبه 12 تیر 1396 ساعت 13:27

اینقد بدم میاد فروشنده ها اصرار الکی میکنن. البته اونا هم میخواد یه پولی دربیارن.

روزی رسون خداست... این چه وضع چیز فروختنه؟؟؟ اصرار بی جا؟؟؟؟
نه منم بدم میاد

شاذه دوشنبه 12 تیر 1396 ساعت 15:04 http://moon30.mihanblog.com

تو خیلی مهربونی. من که عمراً از این جور اشخاص خرید نمی کنم. داریم اتفاقا دور و برمون
ان شاءالله مادربزرگ خوب خوب باشن
جای قرار عاشقانه بسیار خالی! ان شاءالله که خیره
من همچنان درگیر گذشته ی مرموز تو ام

گاهی حس میکنم این مغازه های کوچولو بهر امید باز شدن.. بعضی وقتا در حدی که وسعم برسه، ....
چرا؟
من که همه گذشته م را تعریف کردم
سعی میکنم همین روزها یه بار دیگه همچین پستی بزارم... صرفا به خاطر خودت

الی دوشنبه 12 تیر 1396 ساعت 20:28

قرارها تون ان شا الله به زودی انجام گیرد
پدر و مادر هم به سلامتی برگردن
مادربزرگ هم به زودی خوب شن


اما اون پیرهن رو فک نکنم بتونی پولش رو پس بگیری تجربه به من از این موارد زیاد نشون داده
امیدوارم تو بتونی تیلویی


متشکرم
بابت دعاهای خوبت متشکرم
خودمم همین فکر را در مورد پول اون پیرهن دارم... اما سعیم را میکنم

امیر سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 07:26

با سلام
گاهی برای تعیین میزان میزان آمادگی ارتش و نیروهای مسلح مانور یه به زبان شیرین فارسی که باید آن را پاس بداریم "رزمایش " برگزار می کنند. الان که مامان و بابا رفته اند مسافرت معیاری است برای نقد و بررسی خودتان که چند مرده حلاج هستید آیا در صورت نبود ناهار دست به کار میشین و یه ناهار اختصاصی و دبش ترتیب میدین یا بقول خودتان با اب یخ و بسکویت سر می کنید. (خودتان را در بوته آزمایش قراردهید) با لیوان کوچک گوجه گیلاسی میخای یک روز یا بیشتر را سر کنی (ریاضت کش به بادامی بسازد) مثل مرد کار می کنی مثل یه کدبانو که میخاد برا عزیزانش ناهار یا شام بپزد برای خودت غذا درست کن مثل مردا با تن ماهی و کنسرو سر نکن .

در مورد لباس فروش دست فروشی هم باید بگم اگه از اینها خرید کنی ثواب داره البته اگه ما را ساده لو فرض نکنند و هر قیمتی که خواستند قالب کنند و باید قیمت آنان کمتر از مغازه باشد زیر نه پول آب و برق میدن و نه پول مالیات و نه پول کرایه مغازه و ...

در مورد مامان بزرگ هم خدا را شکر که این کانون و ریشه و بنیاد خانواده بسلامتی به خانه برگشتند.
در مورد قرار هم اونی که قرار و مدار را جور می کنه ما نیستیم و بقول معروف" در دایر قسمت ما نقطه پرگاریم" استا کریم است که جوش میدهد و وصله پنیه می کند . و به نام ما تمام میشود. (دست های پنهانی در کار است ولی این بار کار امریکا و ایادی اش نیست)

سلام
اصلا حال چیز پختن ندارم و نداشتم و به همون گوجه ها قناعت میکنم
گاهی واقعا این فروشنده ها ما را هالو فرض میکنند

قرار هم...

نازلی سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 10:45 http://www.n-nikan.blogsky.com

قرار عاشقانه؟؟؟ امروز خیلی حرف دارما

با گوش جان نیوش میکنیم

نازلی تو ماهی ... بی نظیری میدونستی

اناهیتا سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 11:25 http://khaterateman1369.blogsky.com/

از گرون فروش نباید خرید کر تیلو جان

واقعا هم نباید
چون همونطوری که خودش را محق میدونه که گرون بده... خودش را محق میدونه که پول منو پس نده

قندک میرزا سه‌شنبه 13 تیر 1396 ساعت 13:46

سلام . دختر من من یه تریکو تیلو مانیاست مثل شما ولی من اسمشو نمی دونستم اینجا که اومدم متوجه شدم. امیدوارم که همه دخترهای تریکو تیلو مانیایی ها خوب خوب بشن و دست از این کارشون بر دارن. آخه این چه کاریه؟

وای
دست خودمون نیست... و من در حد بحران الان با این قضیه دست به گریبانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد