روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزمرگی

سلام

روزتون پر از هیجانهای شیرین و شاد


به دستام نگاه میکنم ...

تکه تکه چسب به انگشتام باقی مونده... ریز ریز...

یه کمی وسواس دارم به خاطر وضو گرفتن ..

یه کمی هم پوست دستم خشک شده... چون مرطوب کننده روزانه م را نزدم ... که لک انگشتام روی مقواها باقی نماند

کارم را دوست دارم

به رنگها و خطها توجه میکنم

با فونتها بازی میکنم

خوش میاد از تا زدن و بریدن مقواها و کاغذها

بعضی روزها بستگی به حال خودم دوست دارم مقواها و کاغذهای پررنگ انتخاب کنم

گاهی هم دوست دارم از رنگهای ملایم و خواب استفاده کنم

گاهی رنگهای سرد و گرم و ترکیب میکنم و گاهی از هم دیگه جداشون میکنم

ترکیبها هرچی که باشن خوبن... رنگها کنار هم حسهای زیبا به ارمغان میارن

من مته به خشخاش میزارم چون میخوام بهترین را تحویل بدم

مشتریهام سخت نمیگیرن چون میدونن من با دقت و حساسیت کار را انجام دادم

و این میشه ترکیب یک دسته کارت تولد ... که قراره بره دست بچه هایی که هرکدوم یه دنیای متفاوت دارن


نظرات 5 + ارسال نظر
حامد یکشنبه 19 دی 1395 ساعت 13:10 http://hamed-92.mihanblog.com

از اینشتین پرسیدند که شما 18 ساعت در روز کار می کنید، خسته نمی شوید؟ پاسخ داد که من کار نمی کنم، تفریح می­کنم. یعنی اینکه چون کارم را دوست دارم با عشق آنرا انجام می دهم و چون با عشق انجام می دهم از آن لذت می برم و لذت بردن از کار همان تفریح است.

سلام تیلو خانوم
بهترین لذت دنیا اینه که از کاری که میکنی لذت ببری و بدونی مفیدی
ایشالا همیشه شاد باشی

وای اره راست میگی به خدا
سلام به روی ماهت

امیر یکشنبه 19 دی 1395 ساعت 13:20

سلام
نمیدونم انگشتان و دستان ظریف را باید با چسب و رنگ آشنا کرد یا نه؟
اگر نه پس ظرافت ها را چه کسی باید خلق کند و اگر آره پس دیگه اون سرانگشتان ظریف باقی نمی مونه؟
اصولا نمیدونم کدارم کار زنانه است و کدام مردانه و آیا دیگری می تونه کار شخص دیگری را انجام بده یا نه؟
دوست داشتن و علاقه به کار آیا باعث میشه که از ظرافت صرف نظر کنیم؟

خدایا گاهی مواردی را مشاهده می کنیم که نه امکان کمک و یاری را داریم و نه نمیشه بی تفاوت از کنارش گذشت .
گاهی اعمالی احمقانه را نظاره می کنیم که جز خون دل خوردن و سر تکان دادن کاری ازمان بر نمی آید.
گاهی جنس ظریف مجبور به کاری است که مرد هم از انجام آن ابا دارد و گریزان است...
خدایا گاهی مواردی را می بینیم که در عدالت خدا دچار شک و تردید می شویم.
گاهی به افرادی برخورد می کنیم که حیوان صد شرف دارد به این گونه ادما. مورد ظلم قرار گرفته اند ان هم از طرف نزدیک ترین شخص به آنها. کسی که ....

خدایا تو اینا را می بینی و سکوت می کنی؟
خدایا تو اینا را میدانی بدون هیچ گونه اقدام؟

این است راه و رسم جوانمردی؟
این است دینداری و دم از مسلمانی زدن ....

در این زمانه که شقاوت جای سعادت را گرفته چه کسی مسئول نان و مسکن این گونه افراد است؟
خدایا تو شاهد باش اگر اینان خطا کردند و به راه ناراست رفتند تو مقصری نه آنان ....


اما دستای من هنوزم خیلی ظریف هستن

mahee یکشنبه 19 دی 1395 ساعت 14:15

سر و کله زدن و بازی با رنگها خیلی حال ادمو توب میکنه. میتونه به ادم یه عالمه انرژی بده.

به شدت
تازه اگه ازش پول هم در بیاری که دیگه محشری میشه برای خودش

خاله ریزه دوشنبه 20 دی 1395 ساعت 07:52 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

واقعا خوش بحالت که اینقدر عاشق شغلتی:) منم کار با رنگها و کاغذا رو خیلی دوست دارم موفق باشی تیلو جان

متشکرم عزیزدلم

امیر دوشنبه 20 دی 1395 ساعت 08:46


سلام و صبح بخیر تیلو تیلو تیلو تیلوی عزیز و مهربون و دوست داشتنی

سلام و عمرتون بخیر امیرآقای گل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد