روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

چهارشنبه ای اولای آذرماه....

سلام

صبح بخیر

روزتون لبریز از گرمای جان بخش عشق

خوبین؟

چقدر هوا یه دفعه سرد شده... خیلی مراقب سلامتیتون باشین

کتری را گذاشتم جوش بیاد.... لقمه نون و تخم مرغم هم کنار دستم هست... مادرجان به صبحانه اهمیت ویژه میدن...

از حال مامان اگه بپرسین... هنوز همونطوری هستن... چند تا دکتر هم رفتیم اما هنوز بهبود پیدا نکردن...

صبحم را با صدای آقای دکتر شروع کردم.... کنار بخاری...

نمیدونم من اینطوریم یا شماها هم همین حس را دارین... انگار تا شعله های گرم را نبینم گرم نمیشم... هیچی بخاری نمیشه...




پ ن 1: صبح اومدم شیر آب را باز کردم که کتری را پر از آب کنم که با هجوم آب در صورتم مواجه شدم... تاحالا دیدین شیر ظرفشویی سوراخ بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پ ن 2 :  دیشب با اصرار پدرجان و تهدید و دعواهای مادر جان راضی شدم تو اتاقم بخاری بزارم

پ ن 3 : باید هرچه سریعتر به فکر کارهای جینگیل مینگیل شب یلدا باشم

پ ن 4 : میخوام کاموا بخرم و برای داداش شال و کلاه ببافم...(قبلا هم گفته بودم؟؟؟؟؟؟؟)

پ ن 5 : آقای دکتر عاشق سیر ترشی های هفت ساله هستند و من دلم نمیاد تنهایی بخورمشون

نظرات 17 + ارسال نظر
امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 08:51

خب مثل اینکه ننه سرما امسال خیلی زود تشریف آورده اند به هر حال قدمش مبارک باشه و بخاری لازم هست و وجودش حتی اگه خاموش هم باشه باز نقطه قوت و دلگرمی است بخاری برا سرما مثل اسحله می مونه برا سرباز که وجود اسلحه باعث میشه سرباز اعتماد به نفس بیشتری داشته باشه
خب از کتری برقی است که راحت تر است (چای ساز) کمی انجیر خشک و کشمش و مغز گردو هم داشته باش که هم انرژی زاست و هم بدن را گرم می کند
در مورد شیر مخلوط هم نعجب نکن چون این دوره و زمونه هیچ غیر ممکنی وجود ندارد
مادر هم انشالله یواش یواش خوب میشند سرحال و قبراق
خب با آقای دکتر هم که صحبت کرده ای و انرزی مضاعف دارین و چهار شنبه هم هست و آخر هفته پس ....

حسابی سرد شده ها...
کتری برقی باشه چای خوشمزه تر میشه؟

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 08:52

لباسای زمستونی که هیچی کلا من مخالفشونم
اما با بخاری موافقم
.......
شیر آب و سولاخ؟؟؟؟؟؟
.........
مگه شب یلدا نزدیکه تیلو؟
...........
خوش به حال داداش
.............
بیشتر خوش به حال آقای دکتر
.............
ای خدا مادر خانم تیلوییانو زودتر خوب کن دیگه لطفا

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:02

نه کتری برقی چای خوشمزه تر که نمیشه هیچ
1 لایه مثله چربیم میگیره رو چایی


پس چرا توصیه میکنید؟

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:03

تیلو جان شب یلدا کی هست مگه؟

دقیقا سی آذرماه

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:21


.......................................
نزدیکه ها

به شدت
کاش یه فکری به ذهنم برسه

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:27

میرسه مطمینم

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:42

می تونی امتحان کنی تیلو جان
با چای ساز همیشه چای گرم داری البته می تونی فلاسک را پر کنی تا ظهر و ظهر دوباره اب جوش کنی برا عصر

چرا دروغ بگم
چای ساز ندارم اینجا
خونه هم نداریم
اما فلاسک دارم .... تو خونه ی ما هیچکس چای فلاسکی نمیخوره
اما برای دفتر خوبه... من صبح درست میکنم و تا نزدیک ظهر راحت ازش استفاده میکنم

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 10:04

سلام
خیلی سرتون شلوغه دوست خوبم

نه خیلی شلوغ نیستم
اما بهرحال کاره دیگه میدونید که ...

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 10:11

بله کار هست و نمیشه هم از زیرش در رفت
گول هر کسی بزنیم گول وجدان را که نمیشه زد...


اما وجدان من بعضی وقتا گول میخوره و من ذوق میکنم

سلام چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 10:19

خوبی تیلو جون؟
راستی از این ایده های خلاقانه ات برای شب یلدا برای ما هم بنویس
یاد بگیریم

حتما مینویسم
شایدم دسته جمعی درست کردیم و شب یلدامون شبیه هم برگزار شد

دخترشیرای چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 10:29

تیلوجان میتونی وسط دفتر 1 آتیش درس کنی چای آتیشی بزنی

هورا
هورا
خیلی با حال میشه
اما فکر نکنم پدرجان خیلی از این ایده خوششون بیاد

دل آرام چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 10:57

سلام خانم.
مامانت ضعف داره یا هنوز آثار سرماخوردگی مونده؟
من مامانم خوب نمی شد آخرش دکتر نوروبیون داد. و قرص اهن. هنوز ضعف داشت. من بهش قرص ویتامین بی مخصوص بارداری دادم خیلی بهتر شد:)))
ولی دلیل خوب نشدنش ضعیف شدن بدنش بود. به شدت ضعیف شده بود. دو سه روزه اون ضعف سرماخوردگی رو نداره.

سلام عزیزم
مامانم بیشتر به خاطر مشکلی که برای صورتشون پیش اومده ناراحتن و همین باعث میشه که خوب نشن

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 11:38

سلام
صورت مامان چی شده تیلو جان

ویروسی که در گلوشون بود به عصب صورت حمله کرده و اعصاب صورت را فلج کرده

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 12:03

امروز که قرار بود کار نکنیم زیاد از همه ی روزا بیشتر کار کردیم فکر کنم

دقیقا
منم در حد تیم ملی دارم کارمیکنم

دخترشیرازی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 12:28

ویروسی که در گلوشون بود به عصب صورت حمله کرده و اعصاب صورت را فلج کرده
ای بابا
خب راهی؟چاره ای؟

والا هر دکتری که رفتیم میگه باید دوره ش طی بشه و خوب شدنیه
اما هنوز که بهبودی حاصل نشده....

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 13:13

اولا که عروس رفته چت کنه و نیستند
بعد تو خودت باید بقیه را دعوت کنی چون هم دخترخاله عروسی و هم خواهر داماد


هورا
دست و جیغ و هورا

امیر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 13:40

انشالله که ویروس "کن فیکون بشه "


انشاله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد