روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

سه شنبه ها روزهای سختی نیست... اما ساده هم نیست

سلام

روزتون بخیر و شادی

صبحونه کره بادام زمینی بخورین با مربای آلبالو.... چای هم فراموش نشه

عجیب چسبید

جاتون خالی

دیروز للی اومد پیشم...

برام کیک آورده بود جاتون خالی

با هم حرف زدیم... خندیدیم... گریه هم کردیم....

البته اون گریه کرد من بغلش کردم...

کاش بهش حرفای تلخ نزده بودم... اما براش لازم بود



داداشم دیشب رفت تهران... برای کارهای نهایی...

فردا هم از محل کارش استعفا میده...

یواش یواش باید جشن ها و دور همی ها را شروع کنیم...


مغز بادوم با یه مهارتی حلقه هولاهوپ را میزنه که آدم فقط میتونه لبخند بزنه


خواهرم از مشهد برگشت

دیشب دلم براش پر میکشید اما دیگه فرصت دیدار نبود


باید دوتا کادوی تولد بخرم

یکی برای اول شهریور... یکی برای وسط شهریور

من روزهای شهریورم خیلی شلوغه

بهتره همین حالا به فکر باشم


دوتا تلگرام همزمان روی دسک تاپ دارم

گاهی مدتها میگذره و کسی سراغم را نمیگیره... حس میکنم چقدر به سمت تنها شدن پیش میرم


پ ن1: من دوست هایی دارم که حتی پس از چند سال یه عالمه حرف برای گفتن داریم

پ ن 2 : من دوست هایی دارم که با اینکه از هم دور شدیم و دیگه سراغ هم را نگرفتیم ولی یهو برای هم ایکون لبخند میفرستیم

پ ن 3 : من دوست هایی دارم که هر روز سراغم را میگیرن و بی نهایت برام عزیز هستند

پ ن 4 : من دوست هایی دارم که دوست خواهرم بودن و حالا با من بیشتر از خواهرم دوست هستند

پ ن 5 : من للی را خیلی دوست دارم... با تمام بی عقلی هایی که میکنه

نظرات 16 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 09:25

سلام خانم
گاهی حرفای تلخ رو آدم از دوستاش بشنوه بهتره. للی از تو بشنوه و درس عبرت بگیره بهتره


دقیقا هم همینطوریه
بهتر شدی مادر خانومی؟

امیر سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 11:13

سلام
اولا صبحانه نوش جان
للی را که نمیدونم کیه و کیک اورده بود و با هم خوردین و نوش جان هر دوی شما باد . اینو میخام بگم گاهی حرفایی که به آرومی و از روی دلسوزی گفته شود بسیار تاثیر پذیر تر از اینه که با اخم و تخم و ناراحتی گفته بشه . دیروز یه حاج آقایی (روحانی) تو اتاقم یه خاطره تعریف کرد که نیروی انتظامی یه جوونی را گرفته بود و برد کلانتری منم تو کلانتری بودم موهای پسر جوونه را گرفته بود و می کشید و اونو با خودش می کشید که من گفتم چرا با جوون مردم اینطور رفتار می کنید اگه جرمی مرتکب شده اول محاکمه بعد اجرای حکم . بعد ماشین سر تراشی اوردند که موهای اونو بصورت ضربدری از ته بزنن من اونو بردم آرایشگاه و گفتم به بهترین صورت موهاشو اصلاح کنه و پول آرایشگاه را هم خودم دادم یکسال بعد وقتی مقدار زیاد اسباب همراهم بود و سخت بود حمل اونا یه جوون امد کمک و گفت حاج آقا منو می شناسی گفتم نه گفت من همونم که از دست نیرو انتظامی منو آزاد کردی و تا اون موقع اهل نماز و روزه نبودم اما الان هم نماز می خونم و هم روزه می گیرم .
میخام بگم گاهی با زبان خوش میشه کاری کرد که بمب اتم هم نتونه اونو درست کنه
به هر حال امروز وبلاگ ها مشکل داره منم هر کار کردم نتونستم برا سحر پیام بزارم
ممنونم بابت این همه محبت و ارادت خالصانه شما دوست و همکار خوبم

سلام روزت بخیر
من نگفتم بد زبونی یا بدرفتاری با للی کردم
للی بهترین و نزدیک ترین دوست منه
ولی ....

خانومی سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 11:32 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

سلااااااااااااااااااام
عاقا برای یک شهریور واسه منم کادو بگیر تولدمه

چه جالب
پیشاپیش تولدت مبارک
کادو چه قابل داره... شما امر کنید... عزیزمی

امیر سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 13:49

خطاها همیشه در همسایگی حقیقت زندگی می کنندبه همین دلیل فریبمان می دهند اشتباهات انسان ، در ابتدا رهگذرند، سپس میهمان میشوند و بعد صاحبخانه
پس مراقب باشیم

چه هشداری
واقعا ادم را به فکر وا میداره

سلام سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 14:55

سلام عزیزدلم....
خوبی ؟

حامد سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 15:01 http://hamed-92.mihanblog.com

منم دوستی دارم که خیلی ازم دوره البته اگه الان هم منو دوست خودش بدونه
خیلی دوست دارم الان شمارشو داشتم و زنگ میزدم بهش و خیلی چیزها رو که چند ساله تو دلم سنگینی میکنه بهش بگم

چه راحت اعتراف کردم اینجا امروز
چون همین حرف رو تا چند سال تو دلم نگه داشته بودم

این اعترافات ادم را اروم تر میکنه
منم دوستای اینطوری دارم
ولی همون بهتر که شمارشون را ندارم و زنگ نمیزنم بهشون

حامد سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 15:02 http://hamed-92.mihanblog.com

منم دوستی دارم که خیلی ازم دوره البته اگه الان هم منو دوست خودش بدونه
خیلی دوست دارم الان شمارشو داشتم و زنگ میزدم بهش و خیلی چیزها رو که چند ساله تو دلم سنگینی میکنه بهش بگم

چه راحت اعتراف کردم اینجا امروز
چون همین حرف رو تا چند سال تو دلم نگه داشته بودم

اعتراف خوبی بود

حامد سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 15:08 http://hamed-92.mihanblog.com

پیامهای من چرا دوبل میاد؟؟؟؟

حلما سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 15:19

سلام عزیزم. امروز هم تولد منه

به به
حلماجان تولدت مبارک عزیز دلم

حلما سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 20:37

ممنون عزیزم. روز تولدم بهم خبر دادن دکترا هم قبول شدم. خدایا بی نهایت شکرت.

هورا
هورا
ببین چه عالی
دیگه از این بهتر نمیشه
مبارکت باشه
انشاله با خیر و سلامتی همراه خانواده

شاذه سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 20:49 http://moon30.mihanblog.com

بهههه سلااااام!
چند روز نبودم چه خبرا بوده اینجا!!!!
تولد و عید شما مبارک
به خاطراتت که متاسفانه نرسیدم ولی نظرات رو خوندم. جالب بود.
اگه دوست داشتی رمز پست رو بدی خوشحال میشم. اگه ندی هم نظرت محترمه
خدا دوستای خوبتو برات نگه داره

سلام خانوم
روزی چند بار اومدم سر زدم
دلم تنگ شده بود برای داستانت
نمیدونستم اینهمه وابسته میشم بهت
اون پست رمز دار را صرفا برای خودم نوشتم ... عذرخواهی میکنم
خاطرات را هم حذف کردم چون انگار بازخورد خیلی جالبی نداشت
ممنونم که خوندی
شما همیشه عزیزمی
یکی از دوستای خوبم خودتی ....

نازنین چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 00:35 http://khalvate-man.blog.ir/

کره بادام زمینی و خیلی سال قبل خوردم اونموقع خوشم نیومد ولی حالا ک شما گفتی دوباره امتحان میکنم عزیز...

ما هم شهریورمون پر ازتولد و جشن و کادو هست... :)

کره بادوم زمینی یکی از خوشمزه های منه
امتحان کن
اگه خوشتون نیومد بقیه اش را بیار بده من بخورم
ما هم شهریور لبریز از ماجرایی داریم
توکل بر خدا


کاش از نوشتن انصراف نمیدادی و وبت را نمیبستی

طلوع ماه چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 05:38 http://mmnnpp.blog.ir

سلام تیلو خانوم مهربون.منم یه نیمچه وبلاگی زدم.خوشحال میشم همراهیم کنی.

به به
همراه همیشگی
سلام به روی ماهت
حتما

لینکتون هم کردم

هدی چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 08:07

سلام تیلو جان خوبی چه خبر از قرار عاشقانه

سلام دوست عزیزم
هنوز خبر موثقی در دست نیست
خبر موثق به دستم برسه بهتون میگم

رسیدن چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 10:08

جملا آخرت تلقین بود دیگه نه !!!
آفرین به تو و قلب مهربونت

حلما چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 10:55

ممنون تیلو جانننننن

بازم تبریک
هرچی تبریک بگیم به شما خانوم دکتر کم گفتیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد